خبر فوری
۱۹:۱۰ - ۱۰ مهر ۱۴۰۱
تعداد‌بازدید‌: ۱۰۴۷

تلاش برای برابری حقوق زن و مرد به زبان اسطوره به قدمت پایان عصر مادرتباری و شکل‌گیری مردسالاری است. اینکه چنین تلاش‌هایی به‌مرور و با پیشرفت بشر در عصر رسانه و به واسطه‌ی فعالیت‌ها و جنبش‌های حقوق بشری شکل منسجم‌تری به خود گرفته و در تاریخ ثبت شده است برخاسته از نیازهای جامعه‌ی مدرن است که همچنان در بسیاری از نقاط دنیا مخالفانی سرسخت دارد. این مخالفان از قضا قدرت را هم به دست دارند و در استفاده از این قدرت هیچ واهمه‌ی اخروی و دنیوی‌ را به خود راه نمی‌دهند؛ این تلاش یک تلاش زنانه است. مردانی که همراهش می‌شوند یا مادینگی‌شان زیاد است یا از بدویت فاصله گرفته و به مقام انسان متمدن خردمند نائل آمده‌اند. آنچه در ادامه می‌خوانید مقاله‌ای از وبسایت مشبل (Mashable) درباره‌ی فیلم‌های مهمی است که به جنبش زنان پرداخته‌اند.

جنبش زنان مدرن یک غبار بی‌شکل و مبهم نیست که در طول دهه‌ها به خواست خودش عمل کرده باشد. این جنبش از دل مردم می‌آید. از دل فعالیت زنان و همراهان‌شان که شجاعت، اراده و تمایل آنان به مقاومت، نظم‌، تحقیق، ابراز وجود و خواسته‌ی صریح برای برابری و عدالت، چیزی نیست که بتوان ظرف یکی دو ساعت به درستی بیانش کرد. به‌ هرحال، بعضی فیلمسازان تلاش کرده‌اند شانس‌شان را امتحان کنند.

معدود فیلم کنشگری داریم که کسانی را به نمایش می‌گذارند که در خط مقدم مبارزه برای برابری زنان ایستاده‌اند، اما میان همین اندک‌ها فیلم‌های واقعاً فوق‌العاده‌ای هم ساخته شده‌اند. از روت بیدر گینزبرگ جوان که شکایتش از تبعیض جنسیتی در جریان اعتصاب کارگران، قوانین کار بریتانیا را تغییر داد گرفته تا زنانی که ناسا را متحول کرده‌اند، مبارزه برای برابری زنان پر از لحظه‌های سینمایی است که باید با جزئیات کامل و با افتخار بر پرده‌ی سینما به نمایش گذاشته شود.

اگرچه این فیلم‌ها از افراد واقعی و لحظه‌های تاریخی حقیقی الهام گرفته‌اند مبارزه هنوز ادامه دارد، و جنبش در راه برابری برای تمام زنان در عین گستردگی، نقاط کور خودش را دارد. به عنوان مثال، نمی‌توان انکار کرد که بیشتر این فیلم‌ها درباره‌ی افراد پیشرویی که راه را برای برابری زنان باز کردند، حول محور زنان سفیدپوست می‌چرخند، و بسیاری اوقات نقشی را که زنان رنگین‌پوست یا زنان اقلیت‌های جنسیتی در همین جنبش ایفا کرده‌اند، فراموش می‌کنند و یا نادیده می‌گیرند. مسئولیت بازگویی این داستان‌ها بیشتر به دوش فیلم‌های مستند است، که فیلم‌های فوق‌العاده‌ی زیادی در بین‌شان وجود دارد؛ اما دیگر وقتش رسیده است که هالیوود هم دست بجنباند.

با این حال، این فیلم‌های قوی و بر اساس تاریخ، نور روشنگری بر داستان زنان واقعی می‌تابانند؛ ما مادران، دختران، خواهران، انقلابیان روزانه، که بسیاری اوقات برای اینکه بجنگیم تا برابری‌مان را تحت قانون به‌ دست آوریم، باید بهای شخصی بسیار سنگینی بپردازیم. صرف یکی دو ساعت وقت برای دانستن داستان این افراد، و قدردانی از تلاش‌ها، پیروزی‌ها و فداکاری‌های آنان، کمترین کاری است که می‌توانیم انجام دهیم.

۱. بر اساس جنسیت (On the Basis of Sex)

فیلم «بر اساس جنسیت» جنبش برابری حقوق زنان

فیلم «بر اساس جنسیت» که بر اساس زندگی جوانی و فعالیت‌های حرفه‌ای عضو دیوان عالی، روت بیدر گینزبرگ ساخته شده، بر پرونده‌ای تاریخی تمرکز می‌کند که حول محور تبعیض جنسیتی شکل گرفته است، و گینزبورگ را به مسیری هدایت می‌کند که او را تبدیل به وکیل اصلی حقوق جنسیتی در نسل خودش بدل کرد.

وقایع این فیلم در دهه‌های ۱۹۵۰، ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ رخ می‌دهند، پیش از آنکه او تبدیل به دومین زنی شود که در دیوان عالی ایالات متحده خدمت می‌کند؛ و داستان آن درباره‌ی گینزبرگ، یک وکیل بااراده است که به همراه شوهرش مارتی، پرونده‌ی موریتز علیه یکی از اعضای عالی‌رتبه‌ی دولت را بر عهده می‌گیرد؛ اولین پرونده‌ی فدرال که تبعیض بر اساس جنسیت را مغایر با قانون اساسی اعلام کرد. فلیسیتی جونز بازی فوق‌العاده‌ای در نقش روت بیدر گینزبرگ جوان دارد، که سیستمی را که جنسیت‌زدگی رسمی در همه‌جای آن، از سالن سخنرانی دانشکده‌ی حقوق دانشگاه هاروارد گرفته تا دادگاه کیفری ایالات متحده شکل گرفته است، به زیر می‌کشد.

۲. حق رأی (Suffragette)

فیلم «حق رأی»

«حق رأی» (این عبارت در بریتانیا رایج‌تر از ایالات متحده است، در ایالات متحده بیشتر عبارت »طرفدار اعطای حق رأی» به‌ کار می‌رود) که وقایع آن در سال ۱۹۱۲ رخ می‌دهد، داستان زنان شاغلی را بازگو می‌کند که به جنبش حق رأی زنان در بریتانیا پیوستند، آن را شکل دادند و برایش جنگیدند، و به‌ خاطرش دستگیر شدند، اخراج شدند، کتک خوردند و جان‌شان را از دست دادند.

املین پنکهرست، رهبر این جنبش (که مریل استریپ با قدرت نقش او را بازی کرده است) پس از اینکه سال‌ها اعتراض صلح‌آمیز برای دریافت حق رأی مورد بی‌توجهی قرار می‌گیرد، درخواست تشکیل یک کمپین ملی سرپیچی از حقوق شهروندی می‌دهد. ما از طریق یک مادر و کارمند رختشویی، ماد واتس در جریان جزئیات این مبارزه قرار می‌گیریم (شخصیتی داستانی که کری مولیگان نقش او را بازی کرده است)؛ کسی که شرایط کاری سخت و خشن را تحمل و راه خود را به جنبش محلی پیدا می‌کند. فیلم نمایانگر فعالان حقیقی و شخصیت‌هایی بر اساس آن‌هاست؛ برای مثال، ماد امیلی دیویسون فعال اجتماعی را در زندان ملاقات می‌کند، کسی که فداکاری‌اش برای این جنبش، جهانی و تاریخ‌ساز شد.

«حق رأی» که ابی مورگان فیلمنامه‌نویس و سارا گورون کارگردان آن هستند، نگاهی به راه‌هایی، از اعتصاب غذا گرفته تا منفجر کردن نارنجک‌های دست‌ساز، می‌اندازد که زنان به کمک آن پس از پنجاه سال کمپین صلح‌آمیز، محرمانه جنبشی را برای احقاق حقوق خود، برنامه‌ریزی و برایش جذب نیرو کردند. یکی از کارهایی که فیلم به‌ خوبی انجام می‌دهد، نمایش ظلم و بی‌احترامی است که خواستاران حق رأی نه‌ تنها از سوی قانون، بلکه از سوی خانواده‌هایشان، همسران‌شان، همسایگان و همکاران‌شان تجربه کرده‌اند. و باید به این نکته توجه شود که کمپین تبلیغاتی فیلم با انتقاداتی مواجه شد و باب بحث‌‌هایی را درباره‌ی نژادپرستی علیه زنان رنگین‌پوست حاضر در جنبش و حذف زنان رنگین‌پوست از فیلم باز کرد.

۳. ارقام پنهان (Hidden Figures)

فیلم «ارقام پنهان»

«ارقام پنهان» که بر اساس کتابی از مارگوت لی شترلی ساخته شده است، پس از مدت‌ها بر سه زن سیاهپوست تمرکز می‌کند که در جریان رقابت فضایی بین شوروی و امریکا در دهه‌ی ۱۹۶۰، مشاغلی مهم در ناسا داشتند. فیلم تاراجی پی. هنسون را در نقش ریاضی‌دانی به نام کاترین جانسون نمایش می‌دهد که محاسباتش باعث موفقیت شش مأموریت چرخش به دور عطارد و اطلس شد، و نقطه‌ی عطفی برای رقابت بین ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی بود. فیلم همچنان جنل مونی را در نقش مری جکسون نشان می‌دهد؛ اولین مهندس هوانوردی زن سیاهپوست ناسا؛ و اکتاویا اسپنسر در نقش دوروتی واگان، اولین سوپروایزر سیاهپوست ناسا.

هر سه‌ی این زنان موقعیت خود را در بحبوحه‌ی جنسیت‌زدگی و نژادپرستی به‌ دست آوردند، در حالی‌ که تبعیض نژادی هنوز قانونی بود (اگرچه فیلم تا حد زیادی نژادپرستی موجود در رفتار شخصیت‌های سفیدپوست داستان را تعدیل می‌کند). آن‌ها همچنین از موقعیت خود استفاده کردند تا به زنان دیگر کمک کنند که روی پای خود بایستند، حتی وقتی در حین این کار هدف نژادپرستی زنان سفیدپوست قرار گرفتند. سال ۱۹۷۹، جکسون مهندسی را رها کرد و درجه‌اش به مدیر پروژه‌ی زنان فدرال در مرکز تحقیقات لانگلی ناسا تنزل پیدا کرد؛ که در آن برای پیشرفت شغلی زنان ریاضی‌دان، دانشمند و مهندس کار می‌کرد. و واگان، رئیس بخش مجزای غربی محاسبات، حامی ثابت‌قدم زنان ریاضی‌دان بود. همان‌طور که در فیلم دیده می‌شود، واگان بسیاری از همکارانش را با خود آورد که با هم بخش پیشتاز تحلیل و محاسبات را اداره کنند.

جانسون در پاسخ به نظری نژادپرستانه درباره‌ی شغلش چنین پاسخی می‌دهد: «بله، آن‌ها می‌گذاشتند زنان بعضی کارها را در ناسا انجام دهند؛ و این به این دلیل نیست که ما دامن می‌پوشیم. به‌ خاطر این است که عینک می‌زنیم. روز خوبی داشته باشید.»

۴. ساخت داگنهام (Made in Dagenham)

فیلم «ساخت داگنهام»

سال ۱۹۶۸، ۱۸۷ کارگر زن کارخانه‌ی شرکت فورد در بخش داگنهام لندن، یک اعتصاب قانونی راه انداختند و خواستار حذف تبعیض جنسیتی در محیط کار شدند. پس از اینکه  این زنان به‌ خاطر اختلاف سطح توانایی و حقوق با همکاران مردشان، از شغل دوزندگی ماشینی خود استعفا دادند، تولید اتومبیل به توقف خورد. این اعتصاب آن‌قدر توجه عموم را به خود جلب کرد که به‌مرور باعث تصویب قانون برابری دستمزد در سال ۱۹۷۰ شد.

در برداشت سینمایی نایجل کول از این وقایع که در سال ۲۰۱۰ ساخته شده است، سالی هاوکینز از «شکل آب» (The Shape of Water) به‌خوبی نقش ریتا اوگریدی داستانی را ایفا می‌کند، قهرمانی که از زنان واقعی الهام گرفته شده است؛ از جمله رز بولند، ایلین پولن، ورا سایم، گوئن دیویس و شیلا داگلاس، که مبارزه‌شان برای دستمزد برابر، تاریخ را برای زنان شاغل بریتانیا تغییر داد.

۵. نبرد دو جنس (Battle of the Sexes)

فیلم «نبرد دو جنس»

اما استون در نقش بیلی جین کینگ، تنیس‌باز افسانه‌ای و فعال برابری جنسیتی در فیلم «نبرد دو جنس» بازی می‌کند. این فیلم سایمون بوفوی ساخته‌ی سال ۲۰۱۷ داستان مسابقه‌ی مشهور تنیس در سال ۱۹۷۳ را روایت می‌کند که بین کینگ و بابی ریگز شدیداً جنسیت‌زده برگزار شد (که استیو کارل نقش او را بیش‌ از حد خوب بازی کرد). اگر می‌توانید دیالوگ‌های این فیلم را تحمل کنید و به دیوار مشت نزنید، خوش به حال‌تان. در دهه‌ی ۱۹۷۰، جایزه‌ی برابر در مسابقات تنیس، شوخی‌ای بیش نبود، و مبلغ جایزه‌ی مقام اول برای زنان یک‌هشتم جایزه‌ی مردان بود. در اعتراض، کینگ و گلدیس هلدمن (با بازی عالی سارا سیلورمن) تور زنان خودشان را راه انداختند، و سال ۱۹۷۳ اتحادیه‌ی تنیس زنان را تأسیس و در نهایت اتحادیه‌ی تنیس ایالات متحده را مجبور کردند که دستمزد تنیس‌بازان زن را افزایش دهد.

اما مسئله‌ی اصلی فیلم، این ایده‌ی جنسیت‌زده‌ی پرتکرار است که تنیس‌بازان مرد و زن در مهارت تنیس و یا علاقه‌ی تماشاچیان با هم برابر نیستند، که یک ادعای بی‌اساس از جانب مسئولان اتحادیه‌ی تنیس ایالات متحده است؛ و ریگز در رجزخوانی‌های خود می‌گوید می‌تواند هر زنی را در زمین شکست دهد، حتی در پنجاه‌وپنج سالگی. کینگ در نهایت موافقت می‌کند در نبرد مشهور دو جنس، با ریگز مسابقه دهد و ادعاهای او را رد کند.

۶. فرشته‌های آرواره‌ی آهنین (Iron Jawed Angels)

فیلم «فرشته‌های آرواره‌ی آهنین»

«فرشته‌های آرواره آهنین» ساخته‌ی سال ۲۰۰۴ و به کارگردانی کاتیا فون گارنیه که بر اساس ترانه‌ای در اوایل دهه‌ی ۲۰۰۰ ساخته شده و نسبت به فیلم «حق رأی» برداشت بسیار سبک‌تری از تاریخ را نشان می‌دهد، داستان جنبش حق رأی زنان ایالات متحده را در دهه‌ی ۱۹۱۰ و در جریان جنگ جهانی اول روایت می‌کند.

هیلاری سوانک و فرانسیس اوکانر نقش رهبران جنبش حق رأی، الیس پال و لوسی برنز را برعهده می‌گیرند، که وقتی به اتحادیه‌ی ملی حق رأی زنان آمریکا پیوستند، تنش روزافزونی میان اعضای رسمی مانند کری چپمن کت (با بازی بی‌نظیر آنجلیکا هیوستون) و اعضای استراتژیک تازه‌واردتر وجود داشت. پال و برنز در مبارزه‌ی خود خواستار این بودند که قانون اساسی حق رأی زنان را تضمین کند و برای این کار از تظاهرات خبرسازی کمک می‌گرفتند، مانند برگزاری اولین رژه‌ی حق رأی زنان در واشنگتن در سال ۱۹۱۳. هرچند نگهبان قدیمی این جنبش، می‌خواست کمپین‌های تدریجی را ادامه دهد. پال و برنز تحت تأثیر کارهای معترض انگلیسی، املین پنکهرست و اتحادیه‌ی جنگ‌طلب اجتماعی و سیاسی زنان در بریتانیا بودند. استراتژی رادیکال آنان با استراتژی اتحادیه‌ی ملی حق رأی زنان آمریکا در تضاد بود، برای همین دسته‌ی ملی زنان خودشان را راه انداختند. فیلم در سال ۲۰۲۰ کمی ازمدافتاده به‌نظر می‌رسد، و روایت عاشقانه‌ی نالازم و آزاردهنده‌ای هم دارد؛ اما همچنان داستان مهمی را روایت می‌کند.

لازم به ذکر است که جنبش حق رأی ایالات متحده شامل همه‌ی زنان نمی‌شد، و نژادپرستی در آن رایج بود. در فیلم یک صحنه‌ی دراماتیک وجود دارد که معترض حقوق زنان و رهبر حقوق شهروندی، آیدا بی. ولز را نمایش می‌دهد که آدیلا بارنز نقش او را بازی کرده است؛ در این صحنه پال به زنان سیاهپوست دستور داده که در بخش مجزای پشت رژه راه‌پیمایی کنند تا محبت گروه‌های ضعیف خواستار حق رأی را جلب کند. ولز از این دستور سرپیچی می‌کند، پال و برنز را به چالش می‌‌کشد و می‌گوید که آن‌ها فقط برای بعضی از زنان (سفیدپوست) به برابری اعتقاد دارند، و ما بعدها ولز را می‌بینیم که نماینده‌ی گروه خود است و می‌گوید: «من یا با همتایانم راه‌پیمایی می‌کنم و یا اصلاً نمی‌کنم.»

۷. مرگ و زندگی مارشا پی. جانسون (The Death and Life of Marsh P. Johnson)

فیلم «مرگ و زندگی مارشا پی. جانسون»

این حقیقت که هیچ‌کس تابه‌حال فیلمی سینمایی درباره‌ی مارشا پی‌. جانسون نساخته ناراحت‌کننده است، برای همین یکی از دو فیلم مستندی را که در این فهرست جای داده‌ایم، این‌جا معرفی می‌کنیم. «مرگ و زندگی مارشا پی. جانسون» محصول نتفلیکس، داستان فعالی به نام ویکتوریا کراز را روایت می‌کند که سرسختانه در جست‌وجوی عدالت است و مرگ مشکوک یک شخص تغییر جنسیت داده را در جریان برداشت بزرگتری از جنبش حقوق تغییر جنسیت در نیویورک در دهه‌ی ۱۹۶۰، بررسی می‌کند.

این فیلم مستند که دیوید فرانس آن را کارگردانی کرده، نقش تعیین‌کننده‌ای را آشکار می‌کند که جانسون و فعال شاخص، سیلویا ریورا در کمپین حقوق تغییر جنسیت ایفا کردند، و جبهه‌ی آزادی جنسیتی را در سال ۱۹۷۰ بنا نهادند. (لازم به ذکر است که تورملین، فیلم‌ساز و فعال ترنس، ادعا کرده که دیوید فرانس بدون اجازه‌ی او برای ساخت فیلم از تحقیقاتش استفاده کرده است.) کار خستگی‌ناپذیر کراز برای آشکارسازی پرونده‌های فراموش‌شده و یا نیمه‌کاره رها‌شده‌ی خشونت علیه زنان ترنس، هسته‌ی مرکزی این فیلم را شکل می‌دهد، و نبردی است که هنوز کسی برنده‌ی آن نشده است.

۸. گلوریاها (The Glorias)

فیلم «گلوریاها»

در «گلوریاها»، فیلم بیوگرافی سورئای جولی تیلور، چهار بازیگر، جولیان مور، آلیشیا ویکندر، لولو ویلسون و رایان کیرا آرمسترانگ، برداشت‌های مختلفی را از فمینیست، روزنامه‌نگار و فعال مشهور، گلوریا استاینم ارائه می‌دهند. فیلم بر اساس کتاب مشهور خاطرات خود استاینم، «زندگی من در جاده» (My Life on the Road) ساخته شده و داستان او را در جریان یک زندگی پرماجرا به‌عنوان آزادی‌خواه زنان و یکی از رهبران جنبش فمینیست در دهه‌های ۱۹۶۰، ۱۹۷۰ و پس از آن، روایت می‌کند. فیلم وقایعی کلیدی را نشان می‌دهد، مانند کنفرانس ملی زنان در سال ۱۹۷۷ در هوستون و انتشار میس (Ms.)، اولین مجله‌ی ملی فمینیست در آمریکا.

کارهای استاینم بر اساس رهبران مشهور فمینیستی شکل گرفته بود که یک جنبش همگانی را رهبری می‌کردند، و بسیاری از آنان در فیلم نشان داده شده‌اند. فعال اجتماعی و یکی از مؤسسان مجله‌ی میس، دوروتی پیتمن هیوز (با بازی جنل مونی)؛ یک وکیل، فعال و سخنگو، فلورینس «فلو» کندی (با بازی لورین توسان)؛ اولین رئیس ملت چروکی و فعال اجتماعی، ویلما منکیلر (با بازی کیمبرلی گوئررو)؛ فعال حقوق کار دولورس هوارتا (با بازی مونیکا سانچز)؛ و وکیل و عضو کنگره، بلا ابزوگ (با بازی بت میلر) و غیره.

۹. سلما (Selma)

فیلم «سلما»

اگرچه «سلما» بر تظاهرات حق رأی در سال ۱۹۶۵ از سلما تا مونتگومری و آلاباما تمرکز می‌کند که به‌ دست مارتین لوتر کینگ جونیور، جیمز بول، جان لوئیس و هوسی ویلیامز هدایت می‌شد، اما همچنان در فهرست ما جا دارد. این فیلم فوق‌العاده به کارگردانی ایوا دوورنی به بهترین شکل داستان زنان نوآوری را روایت می‌کند که در خط مقدم ایستادند و این لحظه‌ی تاریخ‌ساز را در جنبش حقوق شهروندی بنیان نهادند.

تسا تامپسون در نقش دایان نش، اوپرا وینفری در نقش انی لی کوپر، کارمن اجوگو در نقش کورتا اسکات کینگ، لورین توسان در نقش آملیا بویتون، و بسیاری بازیگران دیگر در این فیلم ایفای نقش کرده‌اند و به شکل صلح‌آمیزی اعتراض می‌کنند، نقشه می‌کشند و در دل نژادپرستی وحشتناک و خشن رایج در کشور، خواستار حق رأی برای مردان و زنان سیاهپوست هستند.

۱۰. سرزمین شمالی (North Country)

فیلم «سرزمین شمالی»

«سزمین شمالی» بر اساس داستان واقعی یک کارگر معدن به نام لوئیزجنسون و پرونده‌ای مشهور ساخته شده که قانون آزار جنسی را در آمریکا تغییر داد، و فیلمی خشن و الهام‌بخش در مسیر پیشرفت است. جنسون اولین زنی بود که پس از شکایت از یک معدن آهن در مینه‌سوتای شمالی که به‌طور مداوم کارگران زن خود را مورد تجاوز، آزار، وحشت، تحقیر و سوءاستفاده قرار می‌داد، برنده‌ی یک پرونده‌ی تبعیض جنسیتی در ایالات متحده شد.

شارلیز ترون در فیلم «سرزمین شمالی» که از کتابی نوشته‌ی کلارا بینگهم و لارا لیدی گنسلر درباره‌ی همین پرونده الهام گرفته شده، در نقش نسخه‌ی سینمایی جنسون، جوسی ایمز بازی می‌کند که تاریخ را برای محیط کار زنان در آمریکا تغییر می‌دهد؛ البته به بهای سنگینی.

۱۱. او اسم مرا ملاله گذاشت (He Named Me Malala)

فیلم «او اسم مرا ملاله گذاشت»

ما تنها دو فیلم مستند را در این فهرست معرفی کردیم چرا که تعدادشان بسیار زیاد است، اما همچنین به این دلیل که هیچ‌کس (هنوز) فیلمی سینمایی درباره‌ی ملاله یوسف‌زی، برنده‌ی جایزه‌ی نوبل، فارغ‌التحصیل آکسفورد، فعال، نویسنده و مبارز سرسخت حقوق تحصیلات دختران نساخته است. پس، بله، این فیلم در فهرست ما جای می‌گیرد.

«او اسم مرا ملاله گذاشت» که دیوید گوگنهایم، کارگردان «یک حقیقت ناراحت‌کننده» (An Inconvenient Truth) آن را کارگردانی کرده است، نگاهی به زندگی فعال شجاع و جوان پاکستانی می‌اندازد که در پانزده‌سالگی از ناحیه‌ی سر مورد اصابت گلوله‌ی طالبان قرار گرفت، چون درباره‌ی دختران و حق آن‌ها برای تحصیل صحبت کرده بود. علاوه بر آن فیلم با زنان و دختران جوان درباره‌ی تأثیر ملاله یوسف‌زی مصاحبه می‌کند و انیمیشن‌های زیبایی در خود دارد.

۱۲. «تأیید» (Confirmation)

فیلم «تأیید»

سال ۱۹۹۱، آنیتا هیل در کنگره شهادت داد و کلارنس توماس، نامزد آینده‌ی دادگاه عالی و سوپروایزور سابقش را به آزار جنسی متهم کرد. او تاریخ‌ساز شد. هیل دهه‌ها بعد در جریان جنبش #من‌هم‌ همین‌طور (#MeToo) به نیویورک تایمز (New York Times) گفت: «بسیاری از کسانی که داشتند این دادگاه را می‌دیدند، نمی‌دانستند که می‌توان آزار جنسی را از طریق قانون پیگیری کرد، و همینطور اینکه می‌توانند یک شکایت برای آن ثبت کنند. هیچ ایده‌ای نداشتند که این موضوع درباره‌ی چیست. بنابراین در جایگاه‌های بسیار متفاوتی قرار داشتیم. این موضوع در دهه‌های پس از دادرسی تغییر کرد.»

«تأیید» این دادرسی و وقایع حول آن را بازسازی می‌کند و در آن کری واشینگتن در نقش هیل، بازی قدرتمندی ارائه می‌دهد (بازی‌ای که به گفته‌ی منتقدان تأثیرگذارتر از خود فیلم است). به گزارش نیویورک تایمز، یک سال پس از شهادت هیل، شکایت‌های دریافت‌شده در کمیسیون فرصت‌های برابر شغلی پیرامون آزار جنسی، تا هفتادوسه درصد افزایش یافت. شهادت هیل و واکنش هیئت منصفه‌ای که تماماً مرد بودند، در سال ۱۹۹۲ که به نام «سال زنان» شناخته می‌شود، مورد توجه قرار گرفت. همان‌طور که فیلم نشان می‌دهد، شهامتی که برای قدم پیش گذاشتن لازم است، قابل تصور نیست؛ اما اثری که بر دیگران می‌گذارد را نمی‌توان اندازه گرفت.

۱۳. تدبیر الهی (The Divine Order)

فیلم «تدبیر الهی»

زنان در سوئیس تازه سال ۱۹۷۱ توانستند رأی بدهند. چرا این‌قدر دیر؟ سیستم دموکراسی مستقیم سوئیس معتقد بود که برای تغییرات اساسی در قانون، یک همه‌پرسی لازم است؛ و فقط مردان می‌توانستند در همه‌پرسی رأی بدهند. «تدبیر الهی» جنبش حق رأی سوئیس را از دیدگاه یک شخصیت داستانی به نام نورا (با بازی ماری لوئنبرگر) که خانه‌دار و یکی از رهبران محلی شهر بود، بررسی می‌کند. فیلم برداشتی سبک‌تر و حتی طنزآمیز از کمپین برابری دارد، و از قدرت حرکات کوچکی که منجر به یک انقلاب می‌شوند.

منبع: mashable

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: