خبر فوری
۱۹:۱۰ - ۱۰ مهر ۱۴۰۱
تعداد‌بازدید‌: ۵۰۰

بسیاری از زوج‌های سینمایی با داستان‌های عاشقانه‌ی پرشور خود قلب مخاطب را تسخیر می‌کنند. آن‌ها با دیالوگ‌ها، وقایع غم‌انگیز یا جاذبه‌ی بین‌شان در خاطر ما می‌مانند. بسیاری از ما عاشقان سینما عشق را با همین زوج‌ها بر پرده‌ی سینما یاد می‌گیریم و با اینکه دوست داریم باور کنیم که تمام قصه‌های عاشقانه پایانی خوش دارند، در بسیاری از این فیلم‌ها عشق ناکام می‌ماند. این عشق ناکام می‌تواند نتیجه‌ی عوامل بسیاری باشد که یکی مرگ است. در سینما گاهی رابطه‌ای عاشقانه با مرگ یکی از دو نفر به‌یادماندنی و غم‌انگیز می‌شود.

مرگ یکی از شخصیت‌ها می‌تواند به خاطر بیماری، قتل، عوامل طبیعی یا تصادف باشد. دلیل آن هر چه باشد مرگ این شخص اغلب معشوق او را از پا در می‌آورد؛ قلب تماشاگران را هم می‌شکند چرا که حالا امیدشان برای دیدن پایانی خوش برای آن زوج، برای عشق جادوانه، بر باد رفته است.

۱۰. در «تایتانیک» (Titanic) جک برای نجات جان رز از سرمازدگی می‌میرد

عشق ناکام در فیلم «تایتانیک»

در فیلم «تایتانیک»، رز دوویت بوکیتر یک دختر از طبقه‌ی بالای جامعه و اهل فیلادلفیا است که قرار است با کالدون هاکلی که مردی کنترل‌گر است، ازدواج کند. وضعیت وخیم اقتصادی خانواده، رز را وادار به این ازدواج می‌کند، اما رز احساس خفقان می‌کند و راضی نیست. او تصمیم می‌گیرد خود را از کشتی به پایین پرت کند، اما جک داوسون، جوانی بی‌پول و خانه‌به‌دوش، او را منصرف می‌کند.

این دو عاشقانه‌ای را آغاز می‌کنند که از مرز طبقه‌ی اجتماعی‌اقتصادی‌شان فراتر می‌رود. نقشه‌ی رز برای فرار با جک، زمانی بهم می‌خورد که تایتانیک غرق می‌شود. در حالی که رز از یک در به عنوان قایق چوبی استفاده می‌کند تا روی آب شناور بماند، جک در آب از سرمازدگی می‌میرد. رز زنده می‌ماند و همانطور که به جک قول داده بود، زندگی کامل و شادی در پیش می‌گیرد. تایتانیک یک فیلم کلاسیک است و سرانجام رابطه‌ی جک و رز قلب تماشاگران را می‌شکند.

۹. در فیلم «داستان وست ساید» (West Side Story) عاقبت تنش در محله به کشتن تونی ختم می‌شود

داستان وست ساید

تونی و ماریا در مجلس رقصی در باشگاه محلی با یکدیگر آشنا شده و عاشق هم می‌شوند. از آنجا که این دو هر کدام عضو دو باند گانگستری تندروی مخالف هستند، موانع زیادی بین‌شان به وجود می‌آید. تونی یکی از اعضای سابق باند جت و ماریا هم خواهر رهبر فعلی باند شارکس است.

با وجود این، این دو یکدیگر را مخفیانه ملاقات می‌کنند و عشق خود را به هم ابراز می‌کنند. متأسفانه، هر گونه امیدی برای آینده‌ای بهتر با شعله‌ور شدن تنفر متقابل بین دو گروه از بین می‌رود. یک نزاع گانگستری بین دو باند در می‌گیرد و در نتیجه‌ی آن، بهترین دوست تونی، برادر ماریا و خود تونی کشته می‌شوند؛ ماریا اما با دلی دلشکسته و داغدیده جان سالم به در می‌برد.

۸. در فیلم «داستان عشق» (Love Story) مرگ جنی بر اثر سرطان سر راه عشق او و اولیور قرار می‌گیرد

فیلم «داستان عشق»

در فیلم «داستان عشق» محصول ۱۹۷۰ جنی و اولیور اولین بار یکدیگر را در دانشگاه ملاقات می‌کنند. آن دو علیرغم اختلاف‌ها و تفاوت‌هایشان عاشق می‌شوند و با هم ازدواج می‌کنند. پدر و مادر الیور به خاطر پیشینه‌ی خانوادگی طبقه‌ی کارگر جنی، با ازدواج آن‌ها مخالفت می‌کنند و در نهایت پدر اولیور همه‌ی کمک‌های مالی‌اش را از او سلب می‌کند.

الیور و جنی برای گذران زندگی مدتی سختی می‌کشند و وقتی به نظر می‌رسد که بالاخره می‌توانند زندگی آسان‌تری داشته باشند و تشکیل خانواده بدهند، جنی به سرطان مبتلا می‌شود. الیور با پدرش آشتی می‌کند تا هزینه‌ی درمان جنی را تامین کند، اما جنی در هر صورت به دلیل بیماری از دنیا می‌رود. این زوج نمادین دیالوگ معروف «عشق یعنی هرگز مجبور نباشی بگویی متاسفم» را برای طرفداران خود به جا می‌گذارند.

۷. در «جنگ ستارگان» (Stars Wars) پدمه از سوگ پیوستن آناکین به نیروی تاریکی می‌میرد

جنگ ستارگان

داستان پدمه آمیدالا و آناکین اسکای واکر در سه‌گانه‌ی پیش‌درآمد «جنگ ستارگان»، عاشقانه‌ی اصلی این مجموعه‌فیلم به حساب می‌آید. عشق این دو محکوم است چرا که پدمه یک سناتور است و آناکین به محفل جدای که روابط عاطفی را ممنوع کرده است، تعلق دارد. با این حال، آن‌ها در خفا ازدواج می‌کنند و پدمه از او باردار می‌شود.

پس از اینکه آناکین کابوس مرگ پدمه در حین زایمان را در خواب می‌بیند، ناامیدانه تلاش می‌کند با کسب قدرت بیشتر او را نجات دهد. متأسفانه، او طعمه‌ی فریب‌های سیدیوس می‌شود و به سمت تاریکی می‌رود. پس از تلاش‌های ناموفق برای برگرداندن او، پدمه اراده‌ی زندگی کردن را از دست می‌دهد و بعد از به دنیا آوردن دوقلوهایش، با قلبی شکسته می‌میرد. از آنجا که نجات پدمه انگیزه‌ی اصلی پشت کارهای آناکین بود، مرگ پدمه به طرز غم‌انگیزی کنایه‌آمیز به نظر می‌رسد.

۶. در فیلم «تلقین» (Inception) دام بار گناه اتفاقی را که برای مل افتاد، به دوش می‌کشید

لئوناردو دی‌کاپریو

تصورات و فرافکنی‌های دام درباره‌ی مل نشان می‌دهد که او چقدر نسبت به مرگ همسرش احساس گناه می‌کرد. زمانی که مل زنده بود، او و دام با به اشتراک گذاشتن رویاها آزمایش انجام می‌دادند و پنجاه سال را در لیمبو گذراندند. مل آن دنیا را با واقعیت اشتباه گرفته بود و حاضر نبود رهایش کند. دام برای اینکه همسرش را وادار به بازگشت کند، تصمیم می‌گیرد این ایده را به او تلقین کند که باید بیدار شود تا از رویا بیرون آمده و وارد دنیای حقیقی شود.

با اینکه روش دام موفقیت‌آمیز بود اما متأسفانه اثر تلقین از بین نرفت. مل نمی‌توانست باور کند که دنیای واقعی اطرافش حقیقی است و فکر می‌کرد همچنان در رویا به سر می‌برد، او حتی تصور می‌کرد که فرزندانش هم فرافکنی هستند. در تلاش برای بازگشت به «واقعیت» و برای وادار کردن دام به انجام همین کار، مل برای او پاپوش درست کرد و با خودکشی‌‌اش، دام را به قتل خود متهم کرد.

۵. در «فارست گامپ» (Forrest Gump) فارست و جنی بالاخره توانستند تا پیش از مرگ جنی کنار هم باشند

فارست گامپ

فارست و جنی از زمانی که در کودکی با یکدیگر دوست می‌شوند، جدایی‌ناپذیرند. فارست در بزرگسالی ماجراجویی‌های زیادی می‌کند و درگیر وقایع تاریخی گوناگونی می‌شود که خاطرات و افتخارات زیادی برایش به ارمغان می‌آورد و به یادگار می‌گذارد. با این حال، او هرگز جنی را که در تمام زندگی‌اش عاشقانه دوست می‌داشته فراموش نمی‌کند.

بر خلاف فارست، زندگی جنی سخت‌تر و مخرب‌تر بود. او دائماً فارست را از خود می‌راند، واکنشی که تحت تأثیر بدرفتارهای پدرش در گذشته بود. با اینکه جنی به فارست اهمیت می‌دهد، خودش درگیر کنار آمدن و مقابله با آسیب‌های روحی‌اش است. او در نهایت جواب عشق فارست را می‌دهد و با او ازدواج می‌کند. اما این دو تنها زمان کوتاهی کنار هم همراه با پسرشان زندگی می‌کنند چرا که جنی بر اثر یک بیماری مرتبط با ایدز می‌میرد.

۴. در فیلم «روح» (Ghost) داستان با قتل سم آغاز می‌شود

عشق ناکام در فیلم «روح»

در فیلم «روح» محصول ۱۹۹۰ سم و مالی، زوجی شاد و پرشور را می‌بینیم که در همان ابتدای فیلم قربانی یک دزدی شده و سم در خیابان در مقابل چشمان پریشان مالی به ضرب گلوله کشته می‌شود. پیش از اینکه سم بتواند به جهان باقی برود و این دنیا را برای همیشه ترک بگوید، باید کار ناتمام خود را که محافظت از امنیت مالی است، تمام کند.

در نهایت معلوم می‌شود که آن دزدی کذایی نقشه‌ی دوست سم بوده و مالی را در معرض خطر قرار می‌دهد. خوشبختانه، سم موفق می‌شود از طریق یک غیب‌گو به نام اودا مای پیامش را به گوش مالی برساند تا قبل از وقوع بدترین اتفاق او را نجات دهد. سم و مالی قبل از اینکه او برای همیشه به جهان باقی برود، یکدیگر را برای آخرین بار می‌بوسند. سرنوشت غم‌انگیز سم فراموش‌نشدنی است.

۳. در انیمیشن «بالا» (Up) تمایل کارل به پایبند ماندن به الی او را به حرکت وا می‌دارد

الی در «بالا» (Up)

فیلم «بالا» محصول استودیوی دیزنی پیکسار، داستان کارل، مرد مسنی را روایت می‌کند که برای مرگ همسر عزیزش الی سوگوار است. او خانه‌اش را به آبشار بهشت می‌برد تا به قول خود به الی عمل کرده و رؤیای مشترک‌شان را که سفر به آنجا بود، گرامی بدارد و به حقیقت تبدیل کند. در حالی که کارل در آبشار بهشت است، درگیر ماجرایی می‌شود که با راسل کاوشگر طبیعت، پرنده‌ای عجیب‌ و غریب و بت دوران کودکی‌اش، چارلز مونتز، همراه می‌شود.

سکانس آغازین «بالا» فوق‌العاده احساسی و فکرشده است. این سکانس یک مونتاژ از زندگی مشترک الی و کارل، از روز عروسی‌شان تا صحنه‌ی الی در بستر مرگ، را نشان می‌دهد. این سکانس واقعاً گریه‌آور است، اما لحظه‌ی مهمی در فیلم است.

۲. در فیلم «مرد عنکبوتی شگفت‌انگیز» (The Amazing Spider-Man) پیتر نمی‌تواند گوئن را به‌موقع نجات دهد

عشق ناکام در «مرد عنکبوتی شگفت‌انگیز»

در کل مجموعه‌فیلم «مرد عنکبوتی شگفت‌انگیز» گوئن استیسی معشوق پیتر است. این زوج سینمایی با شوخی‌های هوشمندانه‌‌شان و جاذبه‌ای که بین دو بازیگر برقرار است، دوست‌داشتنی و سرگرم‌کننده از آب درآمده‌اند. با این حال، در طول قسمت اول این مجموعه‌فیلم، پیتر به کاپیتان استیسی که در حال مرگ است قول می‌دهد برای محافظت از گوئن، از او دور بماند. در قسمت  دوم، پیتر را در حال دست‌ و پنجه‌ نرم کردن با این مسئله و همین‌طور با احساساتش می‌بینیم که در نهایت منجر به جدایی آن دو می‌شود.

سپس پیتر متوجه می‌شود که چقدر گوئن را دوست دارد و عهد می‌بندد که به دنبال او به انگلستان برود. با این حال، ترس پدر گوئن بی‌راه نبوده و زمانی که هری آزبورن از گوئن برای انتقام گرفتن از مرد عنکبوتی استفاده می‌کند، این ترس به حقیقت می‌پیوندد. پیتر نمی‌تواند به‌موقع به گوئن که در برج ساعت است برسد و او به طرز غم‌انگیزی کشته می‌شود.

۱. در «ستاره‌ای متولد شده‌ است» (A Star Is Born) جکسون باور داشت که دارد به الی آسیب می‌زند

فیلم «تولد یک ستاره»

در این فیلم محصول سال ۲۰۱۸، چهارمین نسخه از قصه‌ی عشق ناکام «ستاره‌ای متولد شده‌ است»، جکسون مین خواننده‌ی مشهور سبک کانتری راک با خواننده و ترانه‌سرای ناشناخته و بااستعدادی به نام الی آشنا می‌شود. این دو وارد رابطه‌ای عاشقانه می‌شوند و در نهایت پس از اجرای الی در یکی از کنسرت‌های جکسون و دیده‌ شدن استعدادش، ازدواج می‌کنند. با این حال، اعتیاد جکسون به الکل، تلخ‌کامی‌ها و سایر کشمکش‌های شخصی او، رابطه و حرفه‌ی آن دو را محک می‌زند.

اگرچه جک به یک مرکز توانبخشی می‌رود و با الی آشتی می‌کند، یک مکالمه‌ی بسیار ناخوشایند و نابه‌جا از سوی مدیربرنامه‌های الی، عزت نفس او را به‌کلی تحلیل می‌برد. جک با این باور که موجب پسرفت و شکست الی شده است و الی بدون او اوضاع بهتری خواهد داشت، خودکشی می‌کند. در صحنه‌ی آخر در کنسرت یادبود جک، الی را می‌بینیم که بسیار غمگین و سوگوار است. عشق آن دو در طول فیلم بسیار واقعی و قابل‌لمس بود، به طوری که مخاطبان بر این باور بودند به طور قطع رابطه‌ای عاشقانه میان بردلی کوپر و لیدی گاگا در زندگی واقعی در جریان است، و همین مرگ جک را دردناک‌تر می‌کند.

منبع: cbr

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: