دو مرد جوان که بهخاطر همدستی در قتل رئیس سابق بیمارستان فیروزگر در بازداشت به سر میبرند، به حبس محکوم شدند. عامل قتل از سوی دادگاه به قصاص و طراح نقشه هم از اتهامش تبرئه شد.
دو مرد جوان که بهخاطر همدستی در قتل رئیس سابق بیمارستان فیروزگر در بازداشت به سر میبرند، به حبس محکوم شدند. عامل قتل از سوی دادگاه به قصاص و طراح نقشه هم از اتهامش تبرئه شد.
به گزارش جوان، ۲۳ فروردین ۹۸، مأموران کلانتری۱۰۳ گاندی از قتل مرد میانسالی در یک منزل مسکونی در خیابان ظفر باخبر و به محل اعزام شدند. جسد متعلق به محمود باستانی، پزشک و مشاور عالی بیمارستان فیروزگر و رئیس قبلی این بیمارستان بود که در جریان سرقت از منزلش با شلیک گلوله به قتل رسیده بود.
با انتقال جسد به پزشکی قانونی، همسر مقتول گفت: «ساعتی قبل شوهرم با شنیدن صدای زنگ مقابل در خانه رفت. مردی خودش را مأمور سازمان آب معرفی کرد و همراه مرد دیگری وارد خانه شدند. آنها به محض ورود به خانه به من و شوهرم شوکر زدند و با شوهرم درگیر شدند. سپس با تهدید، جعبه جواهراتم را سرقت کردند، اما زمانی که می خواستند از خانه خارج شوند، شوهرم با داد و فریاد از همسایهها درخواست کمک کرد. همان موقع سارقان به طرفش شلیک کردند و گریختند.»
دستگیری سارقان خشن
بعد از طرح این شکایت، مأموران با رصد دوربینهای مداربسته یکی از سارقان به نام مهرداد را شناسایی و همراه طلاهای سرقتی دستگیر کردند. متهم به قتل با همدستی دو نفر از دوستانش به نامهای حمید ۲۷ساله و مرتضی ۳۵ساله اعتراف کرد. او در اظهاراتش طراح نقشه را زن جوانی معرفی کرد و گفت: «در مترو دستفروشی میکردم و حمیده از من خرید میکرد. او میدانست شرایط مالی خوبی ندارم، به همین خاطر پیشنهاد قتل خواهرشوهر و مادرشوهرش را با دستمزد بالایی مطرح کرد. به اجبار دستمزد ۳۰میلیون تومانی را قبول کردم. در این باره با حمید و مرتضی صحبت کردم و قرار شد آنها به من کمک کنند.» او درباره روز حادثه گفت: «آن روز به خانه دکتر رفتیم. از ماشین پیاده شدیم، ولی مرتضی در ماشین منتظر ماند. به عنوان مأمور سازمان آب وارد خانه شدیم. همانجا از کشتن آنها منصرف شدیم و تصمیم گرفتیم همسر دکتر را گروگان بگیریم تا بعد از گرفتن مبلغی پول، او را تحویل حمیده بدهیم، ولی آنها متوجه نیت ما شدند و کار به درگیری کشید. به همین خاطر طلاهای همسر مقتول را برداشتیم و میخواستیم فرار کنیم که دکتر شروع به داد و فریاد کرد. این شد که حمید چند ضربه با اسلحه به سر دکتر زد و من هم از ترس چند تیر به سرش شلیک کردم.»
دو متهم دیگر دستگیر و به جرمشان اقرار کردند، اما زن جوان با انکار جرمش گفت: «۱۹ساله بودم که با یکی از بستگانم ازدواج کردم. حاصل ازدواجمان یک فرزند دختر بود. خانواده شوهرم در زندگی ما دخالت میکردند، به همین خاطر با آنها قطع رابطه کردم. همین باعث اختلاف ما بود تا اینکه شوهرم بعد از بازنشستگی بیماری اماس گرفت و همین باعث شد اسفندماه سال قبل از هم جدا شویم. قبول دارم با خانواده شوهرم اختلاف داشتم، اما قصد کشتن آنها را نداشتم.»
با ثبت این اظهارات، مهرداد به اتهام مباشرت در قتل و معاونت در سرقت مسلحانه و دیگر متهمان نیز به اتهام معاونت در قتل و سرقت مسلحانه راهی زندان شدند.
محاکمه اول و تأیید حکم قصاص
پرونده با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و در نوبت رسیدگی روی میز هیئت قضایی شعبه چهارم قرار گرفت. در آن جلسه مهرداد و حمید به جرمشان اقرار کردند، اما مرتضی با انکار جرمش گفت که فقط راننده بوده و از نقشه قتل اطلاعی نداشته است. زن جوان نیز اتهاماتش را نپذیرفت. در پایان هیئت قضایی، مهرداد را به قصاص و حبس، حمید را نیز به حبس محکوم کرد، اما مرتضی از اتهاماتش تبرئه شد. پرونده زن جوان نیز برای کامل شدن تحقیقات به دادسرا برگردانده شد. با تأیید حکم قصاص در دیوان عالی کشور، حکم دو متهم دیگر نقض و پرونده به شعبه همعرض ارجاع داده شد.
محاکمه دوم و تأیید حکم حبس
به این ترتیب پرونده بار دیگر روی میز هیئت قضایی شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران قرار گرفت. در آن جلسه حمید در جایگاه ایستاد و گفت: «باور کنید نمیدانستم مهرداد اسلحه همراه دارد. وقتی آن را دیدم، او گفت این خانواده شرور هستند، به همین دلیل باید مسلح باشیم. زمان قتل هم داخل کوچه بودم.» در ادامه مرتضی گفت: «در قتل نقشی نداشتم و قرار بود دستمزد رانندگیام را بگیرم.»
در پایان هیئت قضایی جهت صدور رأی وارد شور و با توجه به دفاعیات دو متهم، حمید را به ۱۵ سال زندان و مرتضی را به شش ماه زندان محکوم و حمیده نیز تبرئه شد. این حکم به دیوان عالی کشور فرستاده شد و با تأیید حکم حبس دو متهم در شعبه ۴۱ دیوان، اما حکم زن جوان با اعتراض وکیل اولیای دم بار دیگر در دیوان رسیدگی خواهد شد.